...

ساخت وبلاگ

این روزا تو بلاگفا و وبلاگهام، هم زیاد پرسه میزنم. به امید خبری!

خوشحال میشم کامنت های گاه و بی گاه تون رو میخونم و ممنونم که به یادمین

هرچند در جواب دادن تنبلم!

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 16:36

من بلدم تموم کنم اما بلد نیستم نقطه بذارم من فقط ادای نقطه گذاشتن رو بلدم:) ......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 99 تاريخ : پنجشنبه 5 آبان 1401 ساعت: 23:11

بی این'>این‌که مقصر باشی کلی آدم بهت حسادت کنن و بخوان ضربه بزنن بهت. حقیقتا خسته‌م. ازینکه نمیخوام آدم بدی باشم ولی مدام بهم حس بد بودن و بی ارزش بودن میدن.

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 100 تاريخ : پنجشنبه 5 آبان 1401 ساعت: 23:11

۲۶ سالگیم عجیب ترین سال زندگیم بود پر از روزهای خوب و بد.. اتفاقایی برام افتاد که هیچ فکرشو نمیکردم..با وجود همه روزهای شیرینی که گذروندم ازین زندگی یه چیزی فهمیدم‌‌... به هیچ کس اعتماد نکنم. رو موندن و محبت و خوبی های هیچ آدمی حسابی باز نکنم. نه خانواده نه دوست و نه دشمن.. فهمیدم اکثر آدمای اطرافم دوست نما و فامیل نما بودن و در تمام این سالها حسادتاشونو جمع که در زمان مناسب چشمشونو ببندن رو همه خوبیایی که در حقشون کردی و زهرشون رو بریزن و تورو زمین بزنن و بهترین روزای عمرت رو تبدیل به جهنم کنن.. آدم ها همه هیولاهایی هستن که فقط ظاهر خوبی دارن و به وقتش....... و هزاران چیز دیگه تو همین یک سال یاد گرفتم که هنوز نتونستم هضمش کنم.. انگار قانون زندگی اینه که یه شب بخوابی و صبح که پاشدی بزرگ شده باشی لبخند رو لبت رفته باشه و دیگه اون آدم سابق نباشی! :)هیچ سالی به اندازه این یک سال زندگیم احساس بی پناهی و تنهایی نکردم و اما از این حس بی پناهی‌..... ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 107 تاريخ : پنجشنبه 19 خرداد 1401 ساعت: 22:16

دلتنگم و دلگیر تو این مدت به اندازه چندین سال پیر شدم.. رنجور تر و کم صبر تر از قبل شدم. تحملم پایین اومده.. بعد از مریضی هم اوضاع بهم ریخته تر شده... فکرا تو مغزم رژه میرن و گوش شنوایی نیست... سنگ‌صبوری نیست... هر لحظه امکان داره منفجر شم و کاسه صبرم لبریز شه... حتی اینجام نمیتونم فکرای تو مغزمو بنویسم.‌. کاش خدا خودش کاری کنه قبل اینکه من کاری کنم:)

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 147 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:38

۲۶ سالگیم عجیب ترین سال زندگیم بود پر از روزهای خوب و بد.. اتفاقایی برام افتاد که هیچ فکرشو نمیکردم..با وجود همه روزهای شیرینی که گذروندم ازین زندگی یه چیزی فهمیدم‌‌... به هیچ کس اعتماد نکنم. رو موندن و محبت و خوبی های هیچ آدمی حسابی باز نکنم. نه خانواده نه دوست و نه دشمن.. فهمیدم اکثر آدمای اطرافم دوست نما و فامیل نما بودن و در تمام این سالها حسادتاشونو جمع که در زمان مناسب چشمشونو ببندن رو همه خوبیایی که در حقشون کردی و زهرشون رو بریزن و تورو زمین بزنن و بهترین روزای عمرت رو تبدیل به جهنم کنن.. آدم ها همه هیولاهایی هستن که فقط ظاهر خوبی دارن و به وقتش....... و هزاران چیز دیگه تو همین یک سال یاد گرفتم که هنوز نتونستم هضمش کنم.. انگار قانون زندگی اینه که یه شب بخوابی و صبح که پاشدی بزرگ شده باشی لبخند رو لبت رفته باشه و دیگه اون آدم سابق نباشی! :)هیچ سالی به اندازه این یک سال زندگیم احساس بی پناهی و تنهایی نکردم و اما از این حس بی پناهی‌..... ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 129 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:38

دلم میخواد بازم بتونم بنویسم اما دیگه نمی‌تونم.. دلم میخواد مثل قدیما کلمات روون بیان رو صفحه های سفید، قدیم تر وقتی غمگین بودم رفیق شفیق غم‌هام و تنهایی‌هام کلمات بودند. اما حالا؟ رفیق غم‌هام سکوته و سکوت تنهایی و تنهایی.. قرار بود نوشتن رو دوباره از نو از کاربلدش یاد بگیرم.. اما نشد که بشه. حالا من موندم و حسرت نویسندگی و حسرت خیلی چیزها...

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 143 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:38

اصلا وقت نمیکنم که بیام... بگذریم که چه شد و چه ها بر ما گذشت... الانم قصد داشتم بیام خیلی کوتاه بنویسم.. حسرت میخورم که دیگه وبلاگ نویس نیستم.. اینکه نوشتن انقدر سخت شده باشه برام... القصه..اگه یه روزی حال نوشتن برگشت دگ اینجا نمینویسم... جایی دیگر منتظرتون هستم.. اگه دوست داشتین کامنت بزارین آدرس رو براتون ارسال میکنم.. ......

ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 139 تاريخ : چهارشنبه 10 آذر 1400 ساعت: 2:55

خیالِ دیدن‎ات چه دل‎پذیر بود

جوانی‎ام

در این امید پیر شد

نیامدی ُ

دیر شد.......

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 174 تاريخ : يکشنبه 27 مرداد 1398 ساعت: 15:06

دلمون مثه آسمون امروز صبح.... همینقدر ابری و دلگیر و بارونی هستیم...دلمون شکسته و این بغض پوسیده قدیمی بالاخره ترکید..هر لحظه چشام بارونی میشه. کاش بشنوی صدای مارو. دلمون داره میترکه..

 

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsana-shb بازدید : 176 تاريخ : پنجشنبه 27 دی 1397 ساعت: 4:54